برودت هوا
ساعت چهار و نیم که از خواب بیدار شدم هوا سرد بود. اینقدر که بلند شدن از رختخواب و حاضر شدن برای یک روز دیگه رو سخت می کرد. بعد از خاموش کردن زنگ هشدار، اخبار رو دنبال کردم اونم به امید اینکه ادارات تعطیل شده باشه، که نشده بود. اینه که الان بازم توی کوچه پشت در اداره توی ماشینم و منتظرم که ساعت هفت بشه. امروز توی اداره جلسه س و این یعنی دو ساعت حرف مفت رئیس رو باید بشنویم ولی در عوض اون مدت از کار خبری نیست.
دلم می خواد امروز زود تموم بشه و برم خونه سه، چهار ساعت فقط بخوابم.
خسته م.
+ نوشته شده در دوشنبه یکم بهمن ۱۴۰۳ ساعت 6:25 توسط شهین تاج
|
کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند؟!