از رژیم چه خبر؟
والا خبری نیست جز چاقی!
یک هفته مونده به عید خودم رو بستم به دو عدد سیب زمینی پخته در روز و یک کاسه ماست.
این سیزده روز عید رو هم که نه روزش رو دور دریاچه چیتگر پیاده روی کردم. خورد و خوراک هم نه کم خوردم و نه زیاد. در نهایت یک کیلو هم اضافه کردم. دیگه کوتاه اومدم با این هیکل زشت.
راستش توی اینه هم که خودمو میبینم دیگه نمیشناسم. پیر، چروک، گره های عمیق ابرو و صورت عبوس!
بسیار زشت شدم، از هر نظر!
+ نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم فروردین ۱۴۰۴ ساعت 18:42 توسط شهین تاج
|