امروز تعطیل رسمیه. رفتم اب رادیاتور رو چک کردم و شیشه های ماشین رو تمیز کردم. اطراف محل پارک ماشین یه رفتگر داشت با گوشی بلند بلند (مثل همه مردها) صحبت می کرد. داشت به کسی که اون ور خط بود روز مرد رو تبریک می گفت به این صورت: "آقا روزت مبارک، روز ما که نیست روز مرداس! از دیشب تا حالا کسی زنگ نزد یه فحش بهمون بده". اینکه از این ادبیات متنفرم به کنار، اما اینکه اینقدر مردم درگیر مناسبتهای مختلف هستن و احساس می کنن اگر مورد توجه قرار نگیرن بهشون بی احترامی شده، برام عجیبه. بی خیال تو رو سر جد پدرت! هر ادمی کلی گرفتاری توی زندگیش داره که این مناسبتها توش گم میشه. کاش بدونیم اولویت زندگی هیچکسی نیستم حتی عزیزانمون. در واقع داریم توی شرایط تنازع برای بقا دست و پا میزنیم حالا انتظار داریم یکی خجسته میلادمون رو یادش باشه یا فرضا روز زن و مرد رو بهمون تبریک بگه. من به شخصه خوشم نمیاد کسی به فکرم باشه. اصلا دوست ندارم دلمشغولی کسی باشم و انتظارشم ندارم. مگر من برای بقیه چیکار کردم که باید طلبکار باشم؟! شاید بگید اون رفتگر منتظر بچه هاش بوده و حق داشته! بله در اون صورت حق داشته اما این حق رو وسط خیابون و توی گوش بقیه فریاد نمیزنن. اگر هم بچه هاش بیشعور بودن یا دلیل موجهی برای این قضیه داشتن بازم دلیل نمیشه ایشون اینقدر دلخور بشه. کلا باید یاد بگیریم از لحاظ عاطفی از همه حتی عزیزانمون بی نیاز باشیم.